به نام حضرت دوست که هرچه داریم ازاوست
- ارتفاع: ارتفاع یک صوت یا بسامد یا فرکانس آن مشخص گردیده و به طور کلی محدوده ای است که پایین ترین و بالاترین درجه صوت در آن مشخص می گردد. - اکتاو: گستره صوتی شامل هشت نت که در آن، نت هشتم تکرار همان نت اول است. - آکسان: به معنی لهجه یا تکیه و فشار صوتی روی کلمات و یا هجاهاست. - آلتو: به صدای بم زنان و کودکان گفته می شود. - انتقال: تغییر و تعویض یک مقام و مشتقات آن به مقام دیگر از موضعی است که احساس ناهمگونی در شنونده ایجاد نشود/تعویض مایه یک قطعه موسیقی به مرتبه بالاتر یا پایین تر است. - انعطاف پذیری صوت: میزان توانایی و آمادگی حنجره شخص در انتقال از نتی به نت دیگر یا پرده ای به پرده دیگر مبتنی بر منطق موسیقی است. - اوج: یا هفتکاه به درجه هفتم یا نت سی در دیوان اساسی گویند. - باریتون: به صدای توسط مردان گفته می شود. - باس: به صدای بم مردان گفته می شود. - بسامد: میزان ارتعاشات یک صدا در مقیاس یک ثانیه است و به آن تواتر یا فرکانس هم گویند. - بُعد: به پرده، در موسیقی عرب بعد گفته می شود. - بلندی صوت: همان شدت یا قوت صوت و عبارت از توان صوتی یا میزان انرژی آزاد شده صوتی است که از منبع تولید کننده آن در واحد سطح انتشار می یابد؛ به آن ولوم نیز گویند. - پرده: به مقدار فاصله بین دو نت گفته می شود. - پنتاکورد: به توالی پنج نت در یک گام موسیقی گویند. - تتراکورد: به توالی چهار نت در یک گام موسیقی گوبند. - تحریر: صوتی آهنگین و خالی از حروف است که از حنجره انسان صادر شده و در حین اجراء آن، هوا هنگام عبور به وسیله ماهیچه های صوتی قطع و وصل می شود./ نوسانات صوتی منظم وسازواره که از حنجره انسان صادر می شود. - تحلیه: به استفاده از مقامات فرعی به منظور آراستن مقام اصلی ، تحلیه گویند. - تحویلات: ایجاد تنوع در نغمات و تغییر مایه موسیقی را گویند. - ترادف: به ترتیب موسیقیایی اجراء نغمات و نیز همگونی یک نغمه با ماقبل و مابعد آن ترادف گفته می شود. - ترکیب: به تلفیق دو یا چند مقام و نغمه در یک قطعه آوازی گفته می شود. - تصویر: به اجراء مقامات موسیقی عرب از درجه غیر معمول (غیر اصلی) گفته می شود. - تطابق: در اصطلاح به معنی تلفیق موسیقی و کلام بر اساس خواص ذاتی کلمات و مفاهیم آن می باشد. - تکیه صوتی: به فشار صوتی بر محل خاصی از کلمه یا جمله که تداعی کننده مفهوم و معنای خاصی گردد گویند. - تلحین: به آهنگ گذاری بر کلمات یک متن گفته می شود. - تغنیم: به معنای نغمه خوانی یا نغمه گذاری است. - تِنور: به صدای زیر مردان گفته می شود. - تنوع: به ایجاد تغییر و گوناگونی در نغمات و آهنگ های یک قطعه لحنی گویند. - تواتر: ر.ک به بسامد - توازن: به حفظ تعادل موسیقیایی در هنگام اجراء نغمات و الحان گفته می شود. - تون ساده: صدایی که تنها یک فرکانس داشته باشد. - تون مرکب: صدایی که دارای چند فرکانس مختلف است. - تونیک: به نت آغازین یک گام موسیقی اطلاق می شود. - جنس: تتراکورد در موسیقی عرب جنس خوانده می شود. - جواب: به نت هشتم در یک اکتاو که تکرار همان نت اول است در موسیقی عرب، جواب اطلاق می شود و مفهومی کاملا صوتی دارد. - جهارکاه: به درجه چهارم یا نت “فا” در دیوان اساسی گویند./ نام یکی از مقامات اصلی عربی است. - حسینی: یا ششکاه به درجه ششم یا نت “لا” در دیوان اساسی گویند./ نام یکی از فرعیات مقام بیاتی است. - دانگ: ر.ک به تتراکورد - دوکاه: یه درجه دوم یا نت “رِ” در دیوان اساسی گویند. - دومینانت: به نت پنجم در یک گام موسیقی اطلاق می شود. - دیوان: ر.ک به اکتاو - دیوان اساسی: اکتاو اصلی که مصدر مقامات اصلی موسیقی عرب است خوانده می شود. - رنین صوت: طنین صوت در موسیقی عرب رنین خوانده می شود. - سبک: شیوه یا استیل هنری یا ادبی، سبک نامیده می شود. - سُپرانو: به صدای توسط زنان و کودکان میگویند. - سُلفژ: روشی برای تربیت گوش و شنوایی است./ نت خوانی و نت نویسی است. - سُلّم: به نمودار موسیقیایی یک مقام در موسیقی عرب گویند. - سیکاه: به درجه سوم یا نت “می” در دیوان اساسی گویند./ نام یکی از مقامات اصلی عربی است. - شدت صوت: ر.ک به بلندی - ششکاه: ر.ک به حسینی - صدا: یا صوت به فرکانس هایی که در اثر ارتعاش یک جسم ایجاد شده، در محیط مناسب انتشار، جریان یافته و برای گوش آدمی قابل دریافت است گفته می شود. - طریق: به خلق و ابداع یک آهنگ یا ردیف لحنی، مبتنی بر مقامات عربی، توسط قاریان صاحب سبک اطلاق میشود. - طنین: کیفیتی است در صوت که موجب تفاوت و تمایز اصوات هم شدت و هم ارتفاع از یکدیگر شده و رنگ، شیوش یا زنگ نیز خوانده می شود. - عقد: در موسیقی عرب گاه به معنای جنس یا تتراکورد و گاه به معنای پنتاکورد به کار می رود. - غَلت: نام دیگری برای تحریر است. - غَمّاز المقام: در موسیقی عرب دو مینا نت به غمّاز معروف است. - فاصله: به میزان نسبت ارتفاع دو صوت یا دو درجه صوتی گفته می شود. - فرکانس: ر.ک به بسامد - فون: واحد سنجش بلندی صوت است. - قرار: دارای مفهومی صوتی است و هم به معنای درجه اول اکتاو هم به معنای بم صوت در موسیقی عرب کاربرد دارد. - قفله: شیوه قطع لحن یا آهنگ در قسمت پایانی، در موسیقی ارتجالی عربی قفله خوانده میشود. - قوت صوت: ر.ک به بلندی - کُردان: به درجه هشتم یا نت “دو” در دیوان اساسی گویند. - گام: عبارت از توالی تثبیت شده اصوات پی در پی با فواصل معین در یک اکتاو است که دارای مفهوم موسیقی است. در موسیقی عرب به آن مقام یا نغمه گویند. - لحن: دارای مفاهیم مختلفی چون خطا و اشتباه در گفتار، آهنگ کلام یا لهجه و قطعه آهنگ ساخته شده برای یک متن می باشد. - لحن در تلاوت قرآن: کیفیتی است که از استفاده صحیح و مطلوب مقامات و نفمات عربی، برای ارایه آیات قرآن کریم، بر اساس اصول و مبانی مربوطه حاصل می آید. - متزوسُپرانو: به صدای زیر زنان و کودکان می گویند. - محیّر: به جواب (اکتاو) درجه “رِ” در موسیقی عرب اطلاق می شود. - مدت صوت: به مدت استقرار و مکث روی یک نت یا درجه صوتی مدت یا دیرند گویند. در موسیقی عرب به مدت صوت طنین گویند. - مرتبه: نام دیگر دیوان است. - مساحت صوت: به گستره صوت در یک شخص از پایین ترین تا بالاترین حدّ آن مساحت صوتی گفته میشود. - مسافت صوتی: به فاصله بین درجات یا نت ها در موسیقی عرب مسافت صوتیه گویند. - مقام: به گام های موجود و معین در موسیقی های سنتی یا مقامی در کشورهای عربی، ایران و ترکیه مقام گفته می شود. - مقامات اصلی: مقانات اصلی در موسیقی عرب را مختلف ذکر کرده اند اما ماحصل این اقوال را می توان در یازده مقام خلاصه کرد: راست، بیاتی، سیکاه، جهارکاه، حجاز، نهاوند، عجم، کرد، صبا، نواأثر و حجازکار - مکتب: ر.ک به سبک - ملودی: به تعدادی از نت ها که به دنبال هم اجرا شده و دارای مفهوم موسیقیایی باشند گفته می شود. - موتیف: کوچک ترین واحد موسیقی است که دارای مفهوم باشد؛ موتیف معادل کلمه در زبان است. - مودولاسیون: ر.ک به تحویلات - موسیقی ارتجالی: از اصطلاحات موسیقی عربی و به معنای بداهه خوانی یا بداهه نوازی است. در این موسیقی خواننده یا نوازنده فارغ از ایقاع یا ریتم نغماتی را به صورت آزاد در فضای موسیقی مقامی اجرا می کند. - موسیقی آوازی: نوعی موسیقی است که منشأ آن حنجره انسان می باشد و معمولاً در مقابل موسیقی ساز به کار می رود. - موسیقی فولکور: به موسیقی محلی، منطقه ای یا قومی گفته می شود. - نبرات: یا عربات در موسیقی عرب به معنای تحریر به کار می رود. - نُت: الفبای موسیقی یا علائمی برای نوشتن و خواندن یک متن موسیقی است. - نغمه: به معنای هر نوای خوش، ملودی و گاه به معنای مقام در موسیقی به کار می رود. - نوا: به درجه پنجم یا نت “سُل” در دیوان اساسی گفته میشود. - نَو?ح? : یکی از قالبهای رایج موسیقی در دوران اعراب جاهلی بوده است. - وُلوم: ر.ک به بلندی - ویبراسیون: به معنای لرزشهای ساز واره در موسیقی و تقریبا به مفهوم تحریر نزدیک است. - هرتز: واحد فرکانس یا بسامد است. - هفتگاه: ر.ک به اوج - یکاه: به درجه”سُل” قبل از دیوان اساسی گفته میشود. برگرفته از کتاب هنر تلاوت
:::لینک ثابت:::
نظرات شما () | |